به گزارش مشرق، نفیسه مرشدزاده درباره نگارش و انتشار جلد دوم کتاب «کآشوب» اظهار داشت: هفته آینده جلد دوم این اثر با همان محوریت یعنی ماه محرم و روضه منتشر میشود.
وی در ادامه با بیان اینکه جلد دوم این اثر با عنوان «رستخیز» شامل ۲۴ روایت از ۲۴ نویسنده است که روانه بازار کتاب میشود، افزود: در مجلد دوم از زاویه دیگر نسبت به آنچه در جلد اول منتشر شده به ماجرا نگریسته شده است. در این کتاب برخی از نویسندگان برجسته و برخی از نوقلمان نیز روایتهایی را از ماه محرم مطرح کردهاند.
مرشدزاده در پایان یادآور شد: این اثر در ۲۱۶ صفحه اوایل هفته آینده از سوی انتشارات اطراف چاپ خواهد شد.
گفتنی است، جلد نخست کتاب با عنوان «کآشوب» با محوریت نویسندگان شامل بیست و سه روایت از نویسندههای مختلف با دیدگاههای متفاوت منتشر شد که درباره نسبت خودشان و روضهها مواردی را ثبت کرده بودند. روایتها به زبانی روشن و ساده نوشته شدهاند و هرکدام طعم و لحن اقلیم یا فکری را دارند که نویسنده در آن رشد یافته است. دغدغههای متفاوت هر کدام از نویسندگان، روایتشان را منحصر به فرد کرده و یکنواختی را از کتاب گرفته است.
هر سال غیرِ گریهکنهای همیشگی، چند غریبه هم ناشیانه از کنار دیوار روضه و هیئت میآیند تو و با کفشهای بلاتکلیف، معذب از نگاه کنجکاو حاضران، گوشهای یا پشت ستونی خودشان را جا میدهند. هر سال وسط روضهشنوهای حرفهای که غم و عشق حسین با شیر از مادر گرفتند، شنوندههای گذری و ناشناس هم نشستهاند که خلاف تصور صاحبمجلسها به هوای قیمه نیامدهاند، نیازی آنها را میان کتیبهها کشانده است. ناشناسهای خجالتی، معمولاً گرفتارها و سختیکشیدههای آن سال هستند که در زندگیشان گره افتاده، در بنبستی ماندهاند یا دردی در جانشان حلقه زده. روضه که شروع میشود غریبهها زانو در بغل، مات به سخنران زل میزنند و گاهی که توی چشم نیستند آرام و نامطمئن اشک کمجانی میریزند. پیش از روشن شدن چراغها هم میروند. این جستجوگران تازهوارد فکر نمیکنند در عزای حسین شفا میدهند یا گره باز میکنند، آنها به گزارش این حماسه، به تفصیلِ ماجرای عبور از رنج نیاز دارند. آنها به طمع با خبر شدن از این غم و بیخبر شدن از عالم آمدهاند. رنجی تازه، آنها را به صاحب رنج بزرگ نزدیک کرده، آمدهاند که بدانند مرد چطور از مصیبت گذر کرد. گذارشان به اینجا افتاده چون سؤالی دارند که فکر میکنند در روضه برایش جواب پیدا میشود.
کتاب «رستخیز» کتاب این جستجوگران است. رستخیز بیشتر از آنکه روایت ارادتهای گرم و سنتی به محرم باشد، شرح جستجوی مردمانی است که آمدهاند تا بفهمند چطور میشود تشنگی و نیزه و خون مهم نباشد: «کسی مر عقل را گوید کجایی؟»
اشکهایی که از شوق یافتن حقیقت در گوشهی چشم جمع میشوند این روزها کم شدهاند و رستخیز، روایتِ فروریختن چشمها در ثانیهی روبهرویی با حقیقت است «تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق.»
این کتاب، روایتِ کرامتها، شفا و معجزههای بزرگ نیست، شرحِ زنده شدن ذرهای از درون انسان در فراخوانِ هر سالهی محرم است. داستان شنوندههایی که از مجلس روضه، خردهای اندیشه، اندکی شهود یا تغییری کوچک غنیمت میبرند. در کتاب «رستخیز» بیست و چهار نفر از اتفاقهایی نوشتهاند که نسبت آنها را با رخداد سال ۶۱ هجری تغییر داده. بیست و چهار نفر از تجربههایی نوشتهاند که در دل این سنت عزا و در همین کوچهها و تکیهها شکل گرفته و دریافت و برداشت تازه با خودش آورده. کتاب رستخیز روایت محشر هر ساله است که هنوز هم رستگاریهای کوچک و بزرگ میآفریند و ما را نو میکند.
رستخیز، کتاب دوم از مجموعهی «کآشوب» است؛ مجموعهای که بنا دارد اگر خدا بخواهد هر سال از منظری دیگر و آدمهایی دیگر به حال و هوای امروز ما و روضهها نگاه کند. عادت شیعه به ثبت عاشورا در شکل موزون بوده است. ما اغلب ارتباط خودمان با این حماسه را منظوم شرح کردهایم و روایتِ منثور و قصه کمتر به این آستان عرضه شدهاند. امیدواریم مجموعهی کآشوب که کتاب دوم آن الان در دست شماست راهی باشد که نثر فارسی فرصت از دسترفتهی خودش را باز یابد و همراه شعر و نوحه به درگاه این واقعه پیشکش شود.